جمعه، آذر ۲۶، ۱۳۸۹

خدا و اسلام – بخش پایان

شما بدرستی اشاره کرده اید که زبان عربی‌ باعث غنی شدن زبان فارسی شد. براستی که عربی‌ یکی از غنی‌ترین و شیوا ترین زبانهای دنیاست، ولی اغنای زبان فارسی آنقدر برای من ارزش ندارد که حتّی بعد از ۱۴۰۰ سال، برای یک لحظه هم شده بگویم خوب شد که عربها آمدند، سر اجداد مرا بریدند، مادران را بی‌ حیا کردند، پسران را آخته کردند و همراه با دختران ببردگی بردند و تجاوز کردند و فروختند، و و و …
ولی خوبیش این بود که زبانم را غنی و خودم  را بزور و با تهدید مسلمان  کردند. البته شما هم اینرا نمیگویید. من اضافه می‌کنم که  ایکاش نمی آمدند، زبانشان سرشان را می‌خورد، گورشان گم میشد و زبان ما همانطور که بود می‌ماند و با همان آخوندهای زرتشتی میجنگیدیم. دست کم این بود که بیگانه بر ما چیره نشد بود، خودمان بودیم و درد خودمان، دین خودمان و بالاخره شاید روزی آخوندهای زرتشتی را هم می‌‌انداختیم آنجا که عرب نی‌ انداخت. مگر مردم ژاپن یا هلند که از عربی‌ بهره نبرده اند، کم آورده اند؟ یا خود ما با زبان غنی شده مان مقامی در میان جهانیان کسب کرده ایم؟  حتّی اگر فرض کنیم عرب‌ها متمدن تر از ما، الله و محمد مهربان تر از اهورا مزدا و زرتشت بودند، همه میدانیم که هیچ ایرانی‌ شیر پاک خورده یی، هیچگاه حملهٔ اعراب، تسخیر ایران و بپا شدن اسلام در میهنش را گرامی نشمارده یا جشن نگرفته  است، چه برسد به اینکه عرب ها وحشی، خونریز و غارتگر بودند، و از دید من، با خود چیزی جزٔ نکبت و ویرانی نیاوردند، و به مردم ایران ستم کردند.
اینکه گفته اید ایرانی‌‌ها شیعه گری را برای مبارزه با اعراب رواج دادند ، را دربست قبول می‌کنم و برای این برداشت مهم تاریخی-اجتمأعی به شما در جای یک دوست هم میهن آفرین میگویم. فراتر، ایرانیها  چنان ( شیعه گری را ) رواج دادند که ما از اعراب عرب تر، مسلمان‌های دو آتشه، و کاسه داغتر از آش شدیم. نمو نه‌‌اش اینکه به عربستان میرویم، زیر شلاق پاسبانهای عرب میله‌ای فلزی را می‌‌بوسیم، و افتخار هم می‌کنیم که “خودمان را به ثبت رساندیم” و حاجی شدیم. هیچ مسلمانی در عربستان برای هیچ امامی توی سر و کله  خود نمیزند، عزا نمیگیرد، خاک (مهر) و آهن قبر را نمیبوسد. با رواج دادن مذهب شیعه که با قرآن مغایرت درد، با فرد پرستی، سینه زنی‌،و و و….. ما در خرافات بمراتب از اعراب پیشی‌ گرفته ایم. وقتی یک زن مسلمان کویتی یا مرا کشی‌ را می‌بینم که با لباس زیبا، موی زیبا میخندد، میخواند و میرقصد، دلم برای زن ایرانی‌ میسوزد. چرا زن ایرانی‌ باید زیبائی خود را (بزور اسلام) بپوشاند، ولی زن مصری نه، و زن لبنانی اگر بخواهد میتواند مایو ی دو تیکه بپوشد. کدام عقده ای عقب افتا ده‌‌ ای ثابت کرده که دیدن صورت و موی زن فساد میاورد، یا چادر و چاقچور ضامن حیا و نجابت است؟ مگر  نه اینست که بعد از آمدن امام سیزدهم، استقرار حکومت اسلام، رواج صیغه و سنگسار، و اجباری شدن حجاب، فساد و فحشا در ایران چندین برابر شده است؟
میخواهم به این نتیجه برسم: اگر مذهب اسلام خوب است، یک کشور متمدن و پیشرفتهٔ مسلمان را نام ببرید. از آنهم بالا تر، یکجای دنیا را نشان بدهید که در آن مذهب مردم باعث پیشرفت و ترقی‌شان شده باشد. نه آن و نه این وجود ندارند. بر عکس می‌‌بینیم که پیشرفت و تمدن جوامع فقط در ممالکی جامه عمل پوشیده که مذهب را از قوانین اجتماعئ جدا کرده، کنار گذاشته اند. اگر بگویید  مذهب خوب است، ولی علمأ از آن سو استفاده میکنند، آنرا هم قبول ندارم. علمأ دینی چرا از علم پزشکی یا فیزیک و شیمی‌ نمیتوانند سو استفاده کنند؟ چرا دروغ و کثافت کاری در پوشش دین و استمساک به  مذهب شدنی است؟ چون دین همیشه با علم دشمنی آشتی ناپذیر داشته و فقط با نبودن آگاهی‌ است که میتواند از ضعف معنوی مردم و نیروی (شگفت انگیز) خرافات بسود خویش بهره بگیرد و بر اساس موهومات، مهملات و دروغ برای آنها در بهشت کاخ‌های زرین و برای خودش در این دنیای خاکی کاخ پادشاهی بسازد . مذهب، چه در واتیکان و چه در قم، برای کنترل جامعه و تداوم  مفت خوری اش، مغز انسانها را به بردگی میکشد. اسلام برای سلطه به بشریت ابتکار خاصی‌ به خرج نداده، بلکه از نسخهٔ امتحان شدهٔ ادیان پیشین خود پیروی و فقط لباس و آرایش خدا را عوض کرده است،  اما خدای اسلام در این تغییر شکل و شمایل،  (در قرآن) برای شناساندن و توجیه  خود به اعراب بدوی، تشنه، گرسنه و شهوت ران صحرا ی عربستان، آنقدر به شعور بشریت توهین، آنقدر مقام زن را تحقیر، آنقدر از خود تعریف کرده و ضد و نقیض گفته است که امروز من ایرانی‌ بتوانم بگویم، نه، من در این کتاب نه تنها هیچ نشانه یی از دانایی مطلق،  مهر و بخشش بیکران  خدا نمی بینم،  بلکه از خوا ندنش حوصله‌ام سر میرود، چندشم میگیرد.  پس یا خدا دروغ می‌گوید، یا قرآن، یا هر دو. و اگر اشتباه می‌کنم، دست کم شما مرا ببخشید، چون بجرم انکار خدای قرآن عذاب جهنم را بجان خریده ام. من انسان ساده اندیشی‌ هستم. اگر خدا در قرآن،بابت جنایاتی که اعراب در ایران فی‌ سبیل الله و به بهانهٔ دین جدید او  مرتکب خوا هند شد (و او میدانست)، از ایرانی‌‌ها معذرت میخواست، یا دست کم دلجو یی میکرد، من با سر به پای بوسش می‌رفتم
در مورد زمان کنونی و اینکه قدرت‌های بزرگ شاه را پایین کشیدند، با شما کاملا موا فقم. یادم می‌‌آید وقتی میخواستند پریز شاه را بکشند، فیلم سیاه و سفیدی از کودتای سیا در سال ۳۱ یا ۳۲ نشان دادند که ثابت میکرد شاه دست نشاندهٔ آمریکا بود. ولی بعید میدانم اینرا که ارتش ایران را اخته و راه را برای امام هموار کردند به این زودیها نشان بدهند، چرا که نفت ایران را لیتری ۳۰ سنت میخرند، و (بعد از تصفیه) دو دلار به مردم خود می‌‌فروشند. پیدا کنید پرتقال فروش را و اینکه نفت ایران مال کیست؟  ایکس بعلاوهٔ ایگرگ مساویست با جمهوری اسلامی. شاه هر چند برای دیکتاتوری جربزهٔ پدرش را نداشت، یک شاهزادهٔ تحصیل کرده و متمدن بود و از همه بالاتر به ایران عشق میورزید و میخواست ایران را به پایهٔ کشور‌های مترقی دنیا برساند. اشکالات هم به قول شما زیاد داشت….
میرسم به آخر مطلب و برای اتمام حجت به اینکه شما نوشته اید علما دست خودشان را برای مردم رو کرده اند، اشاره می‌کنم. قبول می‌کنم که هیچ گروهی نمیتوانست از عهدهٔ این کار به این خوبی‌ بر آید. من از این حرف شما هم جلو تر میروم و با استناد به آنچه از ایران می‌‌شنوم، در کامنت‌های یو تیوب از ایرانی‌‌ها میخوانم، یا از دهان خود این “آقایان” می‌‌شنوم، این امام سیزدهم و جا نشینش نه فقط خود ، بلکه دینشان را هم رسوا کرده و میکنند. البته “آقایان” کلمهٔ رسوا را به کار نمیبرند، میگویند “به اسلام صدمه می‌‌زنند”. منهم اگر میخواستم در لفافه باشد، ملایمتر میگفتم، ولی چون جنایات صدر اسلام و بلاها یی که اعراب بسر مردم ایران آوردند، صد‌ها و هزاران برابر بد تر از چیزی است که امروز می‌‌بینیم، باید بپرسم این امام سیزدهم و راه بر معظم با مردم ایران چه کرده اند که بد تر از آنرا عمر و علی‌، سعد بن وقاس و حسین و هارون نکردند؟  به تاریخ مراجعه کنید و ببینید که بنیانگزاران اسلام دین خود را با کاروان زنی‌ و غارت و چپاول آغاز کردند و با شمشیر و تهدید و تر عیب به کرسی نشاندند. ببینید آیا حسین سرور شیعیان در مازندران سر ایرانی‌‌ها را برید یا نه، و در مورد خصومت با ایرانیان چه گفته است. یا پدر ایشان شخصاً سر صد‌ها انسان کلیمی را با دست مبارک خود برید یا نه. کدامیک از کار‌های امروزی‌ها از آنچه دیروزی‌ها کردند بد تر است؟ فرق قضیه اینجاست که مصیبت و فاجعه دیروز مشمول مرور زمان شده و بعد از قرنها زیر خاکستر باور‌های دینی و دروغ و خرافات بفراموشی سپرده شده است. دیگر اینکه بخون غلتیدن ندا  را ما به برکت تلفن‌های موبایل، سی‌ ان ان، یو تیوب و فیس بوک می‌ بینیم، ولی وقتی‌ علی‌ ابن ابوطالب سر آدم‌ها را میبرید، کسی‌ نمیتوانست از ایشان عکس یا فیلم بگیرد
میدانم خیلی‌ بیشتر از یک پاسخ معمولی نوشتم، و خیلی‌ از چیز‌هایی‌ که عنوان کردم، ربطی به گفته‌های شما نداشت. در حقیقت، بعد از جریانات انتخابات به سرقت رفته ، زندانی و کشته شدن مردم عزیز و ستمدیدهٔ کشورمان و تمام فجایع دیگر دلم (مثل همه) خون بود، و هست. کامنت شما فقط بهانه یی دستم داد که سر شیشهٔ دردم را کمی باز کنم. امیدوارم هیچیک از دوستان از من نرنجند و اگر کسی‌ رنجید، آنرا بدل نگیرد و با من در میان بگذارد که اینجا یا آنجا را بد یا نا‌ درست گفتی. اگر  یک جمله از گفته هایم به دلتان بنشیند، یک سوالم را پاسخ بدهید یا شما هم بپرسید، برایم یکدنیا ارزش دارد.  در شرایط امروزی، متا سفم که حرف دیگری برای گفتن ندارم، فقط عاشق ایران و ایرانی‌ هستم، فقط  آزادی و حقیقت را مقدّس میدانم،  و با تمامی روح و جانم از آخوند و پشتیبانانش و دروغ منزجرم. 
دلهایتان شاد، امیدتان پایدار

هیچ نظری موجود نیست: