سلام و درود(نـا)خــدا جان ـ عیدت مبارک ـ اون حیاط خدمت رسیدم :) میخاستم کامنت بزارم ک نشد :))و با این پیغام کلی خندیدم[چگونه در وبلاگی که پشه در آن سه قاب میاندازد کامنت بگذاریم] :) موزیک ویدئوی این شیرمرد ایرانی رو شنیده بودم و هنوز هم گاهی میشنوم ـ مرسی عزیز و ببخش ک متنی بی ربط میگذارم دختر محمدرضا پورشجری:دادیار زندان می گوید یک ساعت هم به پدرت مرخصی نمی دهم - میترا پورشجری دختر وبلاگ نویس محبوس در زندان قزلحصار می گوید: وقتی که به دادیار ناظر زندان گفتم چرا مرخصی بابا را امضا نمی‌کنید بابا آنجا خیلی مریض است، گفت من خودم را بخاطر این آدم به خطر نمی‌اندازم، حتی اجازه یک ساعت مرخصی را نمی‌دهم، گفتم چرا؟ گفت پدرت با جرم‌های که دارد برای کشور خطرناک است،ما بخاطر این پرونده خودمون را به خطر نمی‌اندازیم،اگر قرار بود مرخصی بدن دادستان خودش اقدام می‌کرد پرونده را به ما رجوع نمی‌داد. محمدرضا پورشجری، وبلاگ نویس ۵۲ ساله ایرانی است. وی از نام مستعار «سیامک مهر» برای نوشتن وبلاگ خود استفاده می‌کرد. این وبلاگ نویس روز سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ درمنزل مسکونی خود در کرج دستگیر و به بند امنیتی سپاه پاسداران در زندان رجایی شهر منتقل شد. بعد از مدتی این وبلاگ نویس بدون داشتن وکیل در شعبه ۱۰۹ دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی غلام سرابی محاکمه و به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد. میترا پورشجری، دختر این وبلاگ نویس در گفت و گو با کلمه تصریح گفت : حال جسمی پدرم خیلی بد است، دوتا از رگ‌های قلبشان کاملا گرفته و پزشکان از درمان با دارو کاملا ناامید شدند و عمل قلب رو صلاح می‌دانند، چند وقت پیش که عمه‌ام رفته بود پیش دادیار ناظر، گفته بود که برادرم با این وضعیت آنجا می‌میرد. دادیار ناظر گفته بود که خودت را خسته نکن مادرم چرا الکی می‌آی اینجا و خودت را خسته می‌کنی! جانان
۱ نظر:
سلام و درود(نـا)خــدا جان ـ عیدت مبارک ـ اون حیاط خدمت رسیدم :) میخاستم کامنت بزارم ک نشد :))و با این پیغام کلی خندیدم[چگونه در وبلاگی که پشه در آن سه قاب میاندازد کامنت بگذاریم] :)
موزیک ویدئوی این شیرمرد ایرانی رو شنیده بودم و هنوز هم گاهی میشنوم ـ مرسی عزیز
و ببخش ک متنی بی ربط میگذارم
دختر محمدرضا پورشجری:دادیار زندان می گوید یک ساعت هم به پدرت مرخصی نمی دهم - میترا پورشجری دختر وبلاگ نویس محبوس در زندان قزلحصار می گوید: وقتی که به دادیار ناظر زندان گفتم چرا مرخصی بابا را امضا نمی‌کنید بابا آنجا خیلی مریض است، گفت من خودم را بخاطر این آدم به خطر نمی‌اندازم، حتی اجازه یک ساعت مرخصی را نمی‌دهم، گفتم چرا؟ گفت پدرت با جرم‌های که دارد برای کشور خطرناک است،ما بخاطر این پرونده خودمون را به خطر نمی‌اندازیم،اگر قرار بود مرخصی بدن دادستان خودش اقدام می‌کرد پرونده را به ما رجوع نمی‌داد.
محمدرضا پورشجری، وبلاگ نویس ۵۲ ساله ایرانی است. وی از نام مستعار «سیامک مهر» برای نوشتن وبلاگ خود استفاده می‌کرد. این وبلاگ نویس روز سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ درمنزل مسکونی خود در کرج دستگیر و به بند امنیتی سپاه پاسداران در زندان رجایی شهر منتقل شد. بعد از مدتی این وبلاگ نویس بدون داشتن وکیل در شعبه ۱۰۹ دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی غلام سرابی محاکمه و به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.
میترا پورشجری، دختر این وبلاگ نویس در گفت و گو با کلمه تصریح گفت : حال جسمی پدرم خیلی بد است، دوتا از رگ‌های قلبشان کاملا گرفته و پزشکان از درمان با دارو کاملا ناامید شدند و عمل قلب رو صلاح می‌دانند، چند وقت پیش که عمه‌ام رفته بود پیش دادیار ناظر، گفته بود که برادرم با این وضعیت آنجا می‌میرد. دادیار ناظر گفته بود که خودت را خسته نکن مادرم چرا الکی می‌آی اینجا و خودت را خسته می‌کنی!
جانان
ارسال یک نظر