اسباب کشی از وردپرس
جمعه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۱
چهارشنبه سوری
فکر کنید من یک آتش پرست هستم. چه احساسی به شما دست می دهد؟ چی به فکرتان می رسد؟
خوب، حالا، هم میهن های عزیز مسلمان، ما چه بگوییم به این آقایان، قربون صدقه شان بریم؟ چه جور بگوییم که تلخ، تلختر نشود؟ یک تکه خاک آزاد می خواهیم که پاک باشد. پاک از انگل. که توی کوچه ای که بوی گِل میدهد، بتۀ ای از آتش درست کنیم و با خنده و شادی از رویش بپریم. از این روشن و صاف تر میشود گفت؟ اگر این کار ما حتی ریشۀ چینی هم داشته باشد، چیزی است که مارا شاد می کند و میخنداند و برای همین است که رهایش نکرده ایم. از دید من، اگر دشمنی فطری با ایران و ایران نباشد، نهایت فرصت طلبی و دغل بازی است که بعضی ها وقتی چهارشنبه سوری نزدیک می شود، موقعیت را مناسب دیده و پرچم بشر دوستی و مهربانی نسبت به اعراب و شیعه بودن ایرانی ها را بالا می برند. خوب، اولی را تحمل می کنیم، چون با انسانیت همخوانی دارد. ولی دومی، اتفاقا همان چیزی است که ما را دویست سیصد سال عقب تر از دنیای آزاد و متمدن نگاه داشته است. پرچمتان را بزمین بیاندازید. به مسلمان و شیعه بودنتان افتخار نکنید، یا بگوئید کجای این فرهنگ پوسیدۀ زن ستیز خشن که ،حتی برای برخی از اعراب آنزمان مانند عموی محمد (که بزرگش کرده بود) قابل هضم نبود، برای ایرانی امروز افتخار آفرین است؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
سلام کاپیتان جان
اومدم به بهانه خونه نو سلامی بگم و تبریکی عرض کنم
نوشته هاتونو میخونم و لذت میبرم
پیروز باشید
خوش امدی توسکاجان
قشنگ نوشتی
ارسال یک نظر